روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگی شیرین است مثل یک آبنبات

دو فرض اساسی در مورد کنترل خشم وجود دارد .

الف بسته به ماهیت و باورهایی که اساس خشم را تشکیل می دهند ، خشم می تواند مناسب یا نامناسب باشد .

ب داشتن مهارت و به کارگیری تکنیک مناسب برای کنترل هر دو نوع خشم بسیار مهم است . وقتی خشم مناسب است می تواند عامل کمک به ما باشد . این وضعیت می تواند به ما کمک کند تا برای بهتر شدن اوضاع و رسیدن به اهدافمان وارد عمل شویم . برعکس ، خشم نابجا می تواند بسیار مخرب باشد و ما را از رسیدن به هدفمان باز دارد . به هر حال ، هر دو نوع خشم اهمیت موضوع مقابله را مطرح می سازد . مقابله می تواند مسئله مدار یا هیجان مدار باشد .

مقابله مسئله مدار ، بیرونی و شامل درگیری مستقیم با علت خشم است . مثلا اگر فروشنده جنسی را به شما گران فروخته می توانید با او صحبت کنید ، احساسات خود را بیان کنید و نتیجه مثبتی به دست آورید . مقابله مسئله مدار با قاطعیت ما رابطه مستقیم دارد .

مقابله هیجان مدار شامل کار درونی به شیوه مثبت بر روی خود است . این کار موقعی مناسب تر است که خشم از باورهای نامناسب ناشی شده باشد .

تکنیک های مهم مقابله با خشم عبارتند از :

1- تقویت عزت نفس  2-  غربال کردن باورهای منفی   3-  خویشتن پذیری و دیگر پذیری   4-  کاهش حساسیت ؛ مثل باور به ناراحت بودن اوضاع ، باور به تحمل ناپذیر بودن ناکامی ها ، باور به محکوم کردن خود یا دیگران   5-  عجول نبودن در قضاوت ها   6-  ابراز قاطعانه خشم مناسب    7-  بخشش خود و دیگران   8-  خود آرام سازی   9-  تغییر محیط   10-  پرهیز و یا کاهش حسادت .

راه های دیگر برای رهایی از خشم ورزش است . ورزش باعث می شود تا اندروفین وارد جریان خون شما بشوند و در نتیجه نشاط و سرحالی احساس کنید . بعد از ورزش ، هم بدن و هم روان آرامش احساس می کنند .

برخی از غذاها مثل ؛ صرف میوه های تازه ، سبزیجات ، غلات ، نشاسته ، ماهی و گوشت مرغ ، می تواند توانایی بدن شما را برای تحمل استرس و جلوگیری از خشمگینی سریع بیفزایند .

خستگی زیاد نیز یکی از علل خشمگین شدن افراد است . در این موقع کمی خوابیدن ، دوش گرفتن ، آب سرد نوشیدن ، محدود کردن فعالیت ، می تواند تا حدودی از خشم شما بکاهد .

کمک اطرافیان و استفاده از تحسین و تشویق به جا و به موقع و مناسب راه دیگر کاهش خشم است . همچنین قطع تشویق های اجتماعی نسبت به اعمال خشمگینانه ، یکی از راه های خاموش سازی خشم است .

نادیده گرفتن برخی از رفتارهای خشن به هنگام ظهور خشم نیز راه دیگر است .

به طور خلاصه :

اگر حقوق خود را بشناسیم . حقوق دیگران را بشناسیم و به حقوق دیگران احترام بگذاریم دچار خشم نخواهیم شد . اگر نسبت به نظریات خود تعصب نشان ندهیم ، انعطاف پذیری را پیشه خود کنیم و به همیاری اهمیت بدهیم هیچگاه دچار خشم نمی شویم و چنانچه برای مشکلات پیش آمده سعی کنیم ، بدون عجله ، راه حل هایی بیابیم ، نظرات خود را روش بیان کنیم ، برای انجام کارهای خود برنامه ریزی نماییم و در صورت نیاز از دوستان و یا افراد متخصص و مطمئن کمک بگیریم گرفتار خشم نخواهیم شد .

 

رابطه خشم با عزت نفس

کسانی که عزت نفس ندارند خود را قبول ندارند . در نتیجه بازخوردهای دیگران در مقابل رفتارشان را بیشتر منفی ارزیابی می کنند ، ( در صورتی که در درون تشنه ی بازخورد مثبت هستند ) اما باورهایشان نسبت به خودشان نمی گذارد تا آن را مستحق خود بدانند ، سرانجام حالت تدافعی می گیرند و بیش از همه دچار خشم نابجا می شوند . چون در خود احساس کمبود می کنند .بنابراین خشم برای این افراد ، حاصل باورهایشان است .

یکی دیگر از عواملی که موجب خشمگین شدن افراد می شود حسادت است ، حسادت یعنی عدم تحمل موفقیت دیگران به طور غیر منطقی .

مثلا فردی در انجام کاری بر اساس استعداد ، توانایی، پشتکار موفق می شود . اما ما فکر می کنیم شانس یا کمک دیگران و یا ارفاق و پارتی بازی و ... منجر به موفقیت او شده است . در صورتی که اگر بدون حسادت بررسی کنیم معلوم خواهد شد که فرد از دقت ، تمرکز حواس ، هوش و یا پشتکار و تلاش بیشتری برخوردار بوده است .

بنابراین معلوم می شود که باور غیر واقع گرایانه و عجله در قضاوت باعث خشم ما شده است .لذا برای کنترل خشم خود ، باید صفات تحمل ، خوشبینی ، و حقیقت بینی را در خود تقویت کنیم و از عجول بودن در قضاوت خودداری نماییم . بعضی وقت ها از عدم افشای خشم مناسب خشمگین می شوید ، در این موقع باید آنچه را که باعث خشم شده به راحتی بگویید ، اما با دلیل و به طرز مناسب ؛ مثلا به جای    این که بگویید « شما مرا خشمگین کردید » بگویید « وقتی شما این کار را می کنی من خشمگین می شوم »

نشانه های جسمانی و روانی خشم

علایم فیزیکی : تپش قلب ، افزایش فشار خون ، تند شدن نفس و افزایش انقباض ماهیچه ها ، گاز گرفتن ، تف کردن ، لگد زدن ، نیشگون گرفتن ، هل دادن ، ناسزا گفتن ، زدن و ... از نشانه های فیزیکی خشم هستند .

علایم روانی خشم : افسردگی ، رفتار خصمانه و احساس ترس ، وحشت زدگی و هراس ، بی اعتنایی و یا بی توجهی ، کاهش قدرت حافظه یا فراموشی ، از نشانه های روانی خشم می باشند .

علت های خشم

ضعف عزت نفس ، داشتن باورهای منفی و غیر واقع گرایانه ، ضعف خویشتن پذیری و دیگر پذیری-  نحوه برخورد پدر و مادر با خشم فرزند در دوران کودکی ، خجالت و کم رویی ، ترس از ابراز خشم در دوران کودکی به خاطر طرد شدن ( پنهان مصنوعی خشم ) احساس کمبود و         بی ارزشی در باره خود عدم وجود صفات بخشش برخی از مواد غذایی خستگی زیاد حسادت جلب توجه دیگران و به دست آوردن خواسته ها از علت های مهم خشم هستند .

- همچنین دخالت های بی مورد در کارهای روزانه افراد تحمیل وظایف سنگین تر از توانایی مثل واگذاری تکالیف سنگین از سوی معلم به   دانش آموز مقایسه فرد با دیگری به صورت کاهش ارزش او ، از علل دیگر خشم هستند . حتما می دانید هیچ کس در هیچ سنی ، دوست ندارد وقتی که با دیگری مقایسه می شود از ارزش کمتری برخوردار شود یا احساسات او مورد تمسخر قرار گیرد ؛ زیرا این قبیل رفتار را حمله به شخصیت و احساسات خود تلقی می کند .

علت دیگر اینکه از خشم به عنوان حربه ای برای غلبه بر ترس استفاده می شود ؛ زیرا به هنگام خشم شدید ، فرد ممکن است از بی حالی و سستی رها شود و انرژی زیاد پیدا کند و بتواند قدم های مثبتی برای غلبه بر ترسش بردارد و یا ممکن است باعث شود دیگران بترسند و خواسته های فرد خشمگین را برآورده سازند .

مواجه شدن با بی عدالتی ها ، تبعیض ها و یا حق کشی ها ، درمحل کار یا محیط زندگی علت مهم دیگری است .

حالا که با برخی از علت های خشم آشنا شدید به درون خود بنگرید و ببینید کدام یک از علت ها موجب خشم شما می شود ؟

درجایی بنویسید و در صدد رفع عوامل غیر منطقی برآیید .

عواقب و پیامد ها ی خشم

خشم به عنوان یک حالت هیجانی طبیعی ؛ اما معمولا نامناسب ، می تواند دارای پیامدهای منفی زیر باشد.

1-     موجب قطع ارتباط با اعضای خانواده ، دوستان و یا همکاران می شود .

2-     باعث آسیب دیدن جسم و روان و ضعف توانایی های عمومی انسان می شود .

3-     سبب تحمیل هزینه های اضافه و آسیب به اقتصاد خانواده می شود .

4-     دقت ،تمرکز حواس و توجه را به شدت مختل می کند .

5-     میزان یادگیری انسان را کاهش می دهد .

6-     موجب خستگی و کسالت و بی حالی شخص می شود.

7-     سبب ظهور بیماری های مختلف جسمی و روحی می شود .

8-     در حالت شدید ، از هم گسستگی پیوند های خانوادگی را در پی خواهد داشت .

9-     شخصیت فرد را مختل کرده و باعث تحقیر و درماندگی او می شود .

 

منبع مقاله : کتاب مهارتهای اساسی زندگی سالم


نویسنده: برومند ׀ تاریخ: دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , boromand.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com